نقش میانجی خودشفقتورزی در تبیین روابط علی اضطراب مرگ و کیفیت زندگی در میانسالان
کلمات کلیدی:
اضطراب مرگ , خودشفقت¬ورزی , کیفیت زندگی , میانسالانچکیده
هدف این پژوهش تعیین نقش میانجی خودشفقتورزی در تبیین روابط علی اضطراب مرگ و کیفیت زندگی در میانسالان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارمندان 50 تا 65 سال دانشگاههای آزاد شهر تهران در سال 1401-1402 بود که از میان آنها به روش غیر تصادفی و در دسترس 308 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1989)؛ مقیاس اضطراب مرگ توسط تمپلر (1970) و مقیاس خودشفقتورزی راس و همکاران (2011) بود. دادههای پژوهش حاضر با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که کیفیت زندگی به صورت مستقیم بر روی اضطراب مرگ اثر بخش است و از طریق کیفیت زندگی میتوان اضطراب مرگ را تبیین کرد و همچنین متغیر خودشفقتورزی نیز دارای رابطه و نقش مهمی در تبیین و پیش بینی میزان اضطراب مرگ دارد. کیفیت زندگی علاوه بر اثر بخشی به صورت مستقیم بر روی اضطراب مرگ به صورت غیر مستقیم و با لحاظ میانجیگری خودشفقتورزی نیز دارای نقش و اثر بر روی اضطراب مرگ است. بنابر یافتههای این پژوهش، میتوان بیان کرد بین متغیر کیفیت زندگی و اضطراب مرگ به صورت مستقیم و غیر مستقیم با میانجیگری خودشفقتورزی رابطه معناداری وجود دارد و پیشنهاد میشود در بررسی و تبیین اضطراب مرگ در بین سالمندان و افراد مختلف جامعه به مولفههای کیفیت زندگی و خودشفقتورزی توجه گردد و با کمک این دو متغیر و تلاش برای افزایش آنها میتوان شاهد کاهش اضطراب مرگ بود.