اعتبارسنجی مدل تأثیر برنامهریزی درسی مدرسهمحور بر خودکارآمدی تحصیلی با میانجیگری تمرکززدایی
هدف پژوهش حاضر اعتبارسنجی مدلی است که در آن تأثیر ابعاد برنامهریزی درسی مدرسهمحور بر خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان با نقش میانجی تمرکززدایی بررسی میشود. پژوهش حاضر به روش کمی و با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل مدیران، معلمان و دانشآموزان دبیرستانهای دولتی و غیردولتی استان مازندران بود. در مرحله نخست، 60 مدیر و 180 معلم به پرسشنامه برنامهریزی درسی مدرسهمحور پاسخ دادند و در مرحله دوم 950 دانشآموز پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز را تکمیل کردند. نمونهگیری به روش تصادفی طبقهای و دادهها با نرمافزار AMOS تحلیل شدند. نتایج تحلیلها نشان داد تمامی روابط بین متغیرهای اصلی پژوهش معنادار است. ابعاد طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی اثر مثبت و معناداری بر تمرکززدایی داشتند. همچنین، این ابعاد به شکل مستقیم و غیرمستقیم بر خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان تأثیرگذار بودند. تمرکززدایی نیز اثر مثبت و معناداری بر خودکارآمدی تحصیلی داشت. شاخصهای برازش مدل (CMIN/DF=2.47، RMSEA=0.058، CFI=0.940، GFI=0.936) نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است. یافتهها نشان میدهد برنامهریزی درسی مدرسهمحور میتواند نقش مؤثری در ارتقای خودکارآمدی تحصیلی ایفا کند و این رابطه از طریق تمرکززدایی تقویت میشود. بنابراین، واگذاری اختیارات بیشتر به مدارس در حوزه طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامههای درسی میتواند کیفیت آموزش و احساس کارآمدی دانشآموزان را افزایش دهد.
تدوین مدل شناختی-هیجانی نشخوار فکری برای بیماران سایکوسماتیک مورد مطالعه:کارکنان بانک ملی
هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتبارسنجی یک مدل شناختی-هیجانی برای پیشبینی نشخوار فکری در بیماران سایکوسماتیک با تمرکز بر کارکنان بانک ملی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-همبستگی و با استفاده از مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل ۲۷۸۹ نفر از کارکنان بانک ملی شیراز در سال ۱۳۹۹ بود. نمونهای ۳۰۰ نفره به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه نشانههای سایکوسماتیک نیجنهویس، مقیاس نشخوار فکری نولن-هوکسما، پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ، پرسشنامه شیوههای حل تعارض رحیم، پرسشنامه خطاهای شناختی میگونی و پرسشنامه اجتناب تجربی بوند بود. دادهها با استفاده از روش حداکثر احتمال در مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که خطاهای شناختی و شیوههای ناکارآمد حل تعارض رابطه معناداری با نشخوار فکری دارند. همچنین نقش میانجی طرحوارههای ناسازگار اولیه و اجتناب تجربی در این روابط تأیید شد. شاخصهای برازش (CFI=0.912، RMSEA=0.058، χ²/df=2.88) نشان دادند که مدل پیشنهادی برازش مطلوبی با دادهها دارد. اثرات مستقیم و غیرمستقیم مؤلفههای خطاهای شناختی و راهبردهای ناکارآمد حل تعارض بر نشخوار فکری در سطح معناداری 0.001p< تأیید شد. این مدل نشان میدهد که نشخوار فکری در بیماران سایکوسماتیک نتیجه تعامل پیچیده میان خطاهای شناختی، شیوههای ناکارآمد حل تعارض، طرحوارههای ناسازگار اولیه و اجتناب تجربی است. یافتهها میتوانند در طراحی مداخلات روانشناختی برای کاهش نشخوار فکری و ارتقاء سلامت روانی و جسمی کارکنان در محیطهای کاری پراسترس بهکار روند.
تاثیر راهبردهای مقابله ای بر کمال گرایی با نقش میانجی انگیزه پیشرفت در دانشجویان
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر راهبردهای مقابلهای بر کمال گرایی با نقش میانجی انگیزه پیشرفت در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد نکا بوده است. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی از از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی مبتنی برمدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری آن را، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد نکا که 1812 نفر که به روش تصادفی- طبقهای بر حسب جنسیت تعداد 317 نفر انتخاب شدند. جهت جمع آوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد42سوالی راهبردهای مقابلهای روزنشتایل و کیف، 29سوالی انگیزه پیشرفت هرمنس و 58سوالی کمال گرایی هیل و همكاران استفاده شد. پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامههای راهبردهای مقابلهای 93/0، انگیزه پیشرفت 88/0 و کمال گرایی 96/0 دست آمده که از لحاظ آماری معنادار بود. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از معادلات ساختاری(SEM) با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) از طریق نرم افزار Smart PLS استفاده شد. راهبردهای مقابلهای بر کمال گرایی در دانشجویان تاثیر دارد.راهبردهای مقابلهای بر انگیزه پیشرفت در دانشجویان تاثیر دارد. انگیزه پیشرفت بر کمال گرایی در دانشجویان تاثیر دارد. علاوه بر این، متغیر انگیزه پیشرفت در رابطه با تاثیر راهبردهای مقابلهای بر کمال گرایی در دانشجویان نقش میانجی دارد. نتیجه گرفته میشود که دانشجویانی که راهبردهای مقابلهای و انگیزه پیشرفت بالاتری دارند، کمال گرایی بهتری داشته و راهبردهای یادگیری سودمندتری را بکار برده و در نهایت، کارکرد بهتری خواهند داشت
نقش واسطهای مسئولیت پذیری تحصیلی در رابطه بین خودباوری تحصیلی و رضایت تحصیلی با نگرش به تحصیل و آینده شغلی در دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان زاهدان
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطهای مسئولیتپذیری تحصیلی در رابطه بین خودباوری تحصیلی و رضایت تحصیلی با نگرش به تحصیل و آینده شغلی در میان دانشجومعلمان دختر دانشگاه فرهنگیان زاهدان بود. این پژوهش از نوع توصیفی–همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجومعلمان دختر ورودی سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ پردیس رسالت دانشگاه فرهنگیان زاهدان در سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ به تعداد ۷۴۹ نفر بود که بهصورت سرشماری بررسی شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامههای استاندارد خودباوری تحصیلی، رضایت تحصیلی، مسئولیتپذیری تحصیلی و نگرش به تحصیل و آینده شغلی بود. دادهها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شدند. نتایج نشان داد نگرش به تحصیل و آینده شغلی با خودباوری تحصیلی (r=.42, p<.001)، رضایت تحصیلی (r=.46, p<.001) و مسئولیتپذیری تحصیلی (r=.48, p<.001) همبستگی مثبت و معناداری دارد. مدل ساختاری از برازش مطلوبی برخوردار بود (χ²/df=2.15, GFI=.93, CFI=.95, RMSEA=.046). ضرایب مسیر نشان دادند خودباوری تحصیلی (β=.47, p<.001) و رضایت تحصیلی (β=.41, p<.001) پیشبینیکننده مسئولیتپذیری بوده و مسئولیتپذیری بهطور معنادار نگرش به تحصیل و آینده شغلی را پیشبینی میکند (β=.44, p<.001). همچنین، اثرات مستقیم خودباوری (β=.18, p=.012) و رضایت تحصیلی (β=.19, p=.009) بر نگرش معنادار بود، اما اثرات کل با واسطهگری مسئولیتپذیری تقویت شد. یافتهها نشان داد مسئولیتپذیری تحصیلی نقش واسطهای مهمی در ارتباط بین خودباوری و رضایت تحصیلی با نگرش به تحصیل و آینده شغلی ایفا میکند. تقویت باورهای تحصیلی و رضایت دانشجویان در کنار پرورش مسئولیتپذیری میتواند نگرش مثبتتری نسبت به آینده تحصیلی و شغلی ایجاد کند.
شناسایی عوامل موثر بر توسعه آموزش مداوم کارکنان در دانشگاه های استان بغداد
این مطالعه با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه آموزش مداوم کارکنان در دانشگاههای استان بغداد انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته اکتشافی متوالی اجرا شد. در بخش کیفی، دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با ۱۵ نفر از خبرگان علمی و اجرایی دانشگاهی گردآوری و با استفاده از روش دادهبنیاد تحلیل شد. در بخش کمی، ۱۷۴ نفر از کارکنان دارای حداقل ۱۰ سال سابقه شغلی و سابقه آموزش حین خدمت از طریق نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای محققساخته بود که روایی آن با تحلیل عاملی تأییدی و نرمافزار Smart PLS بررسی شد. برای آزمون فرضیهها از آزمونهای تی تکنمونهای، تحلیل واریانس F و رگرسیون چندگانه استفاده گردید. یافتههای استنباطی نشان داد که هفت عامل اصلی شامل بسترهای آموزش مداوم، الزامات اجرایی، مدیریت و رهبری، طراحی آموزشی فناورانه، پداگوژیکی، راهبردهای آموزشی، و ارزیابی و بازخورد تأثیر معناداری بر توسعه آموزش مداوم دارند. نتایج رگرسیون نشان داد متغیرهای طراحی آموزشی فناورانه (ß=0.521, p<0.001) و پداگوژیکی (ß=0.179, p<0.001) بیشترین تأثیر را بر توسعه آموزش مداوم دارند. ضریب تعیین مدل 0.954 بود که بیانگر قدرت پیشبینی بالای مدل است. شاخص GOF مدل برابر با 0.676 و در سطح قوی ارزیابی شد. همچنین، تحلیل واریانس تفاوت معناداری بین میانگین مؤلفهها نشان داد (F=10.85, p<0.001). یافتهها حاکی از آن است که توسعه آموزش مداوم در دانشگاههای استان بغداد تابعی از مجموعهای از عوامل سازمانی، فناورانه، آموزشی و مدیریتی است. پشتیبانی ساختاری، فرهنگی و فناورانه دانشگاهها نقش کلیدی در ارتقاء مستمر شایستگی کارکنان دارد. پیشنهاد میشود طراحی هوشمندانه برنامههای آموزشی، همراه با ارزیابی منظم درونی و بیرونی، به عنوان راهبردی برای توسعه آموزش مداوم مدنظر قرار گیرد.
اثر بخشی آموزش تنظیم هیجانی بر بهزیستی تحصیلی، هیجانات تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه تبریز
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش تنظیم هیجانی بر بهزیستی تحصیلی، هیجانات تحصیلی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان دوره اول متوسطه تبریز انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دختران دوره اول ناحیه 3 تبریز بودند. برای انتخاب نمونه پرسشنامه های بهزیستی تحصیلی، هیجانات تحصیلی و سرزندگی تحصیلی روی 600 نفر از دانش آموزان دوره اول متوسطه ناحیه 3 تبریز که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند، اجرا و سپس از بین آنان 60 دانشآموز به روش هدفمند( افرادی که کمترین نمرات را در هر سه پرسشنامه دارا باشند)، انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه(آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای تحت مداخله تنظیم هیجان قرار گرفتند وگروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های بهزیستی تحصیلی تومینین- سوینی، سالمیلا- آرو (2012)، سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (۲۰۰۶) و فرم کوتاه پرسشنامه هیجانات پیشرفت هیجان پکران و همکاران (2005) بود. دادههای بدست آمده با روش تحلیل کواریانس و نرم افزار SPSS-26 تحلیل گردید. نتایج نشان داد، آموزش تنظیم هیجانی بر بهزیستی تحصیلی دانشآموزان اثر بخش است(05/0< P). آموزش تنظیم هیجانی بر هیجانات تحصیلی دانشآموزان اثر بخش است(05/0< P). همچنین بر اساس نتایج، آموزش تنظیم هیجانی بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه اثر بخش است (05/0< P). بنابراین پیشنهاد میشود جهت بهبود بهزیستی تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و هیجانهای تحصیلی از آموزش تنظیم هیجانی استفاده گردد
تحلیل کیفی برنامهریزی درسی مبتنی بر یادگیری حقوق شهری
تحقیق حاضر با هدف تحلیل کیفی برنامهریزی درسی مبتنی بر یادگیری حقوق شهری انجام شده است. از منظر ماهیت، این پژوهش در زمره مطالعات کیفی قرار دارد و از نظر روش گردآوری اطلاعات، پژوهشی گراندد تئوری–پیمایشی به شمار میرود. برای جمعآوری دادهها از روشهای کتابخانهای و نیز مصاحبههای نیمهساختار یافته با متخصصان و اساتید حوزه برنامهریزی درسی و حقوق (۲۰ نفر به روش نمونهگیری هدفمند) بهره گرفته شده است. مصاحبهها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافته و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا تفسیر شدهاند. دادههای بهدستآمده از طریق کدگذاری محوری و مقایسهای تحلیل شدند و مفاهیم اصلی و فرعی استخراج گردید. برای تأیید روایی، از روش روایی محتوایی و نظرات متخصصان بهره گرفته شد. همچنین با تحلیل عاملی اکتشافی (با چرخش متعامد) و تحلیل عاملی تأییدی، متغیرهای تأثیرگذار شناسایی و کفایت نمونه بررسی شد. در نهایت، برنامهریزی درسی مبتنی بر یادگیری حقوق شهری بهعنوان مدلی جامع و کاربردی پیشنهاد گردید؛ مدلی که میتواند در تمام مقاطع تحصیلی و نظامهای آموزشی پیادهسازی شود. بر اساس یافتهها، ۶۱ مقولۀ فرعی و ۵ مقولۀ اصلی شامل: آموزش و آگاهی از سواد حقوق شهری، آموزش ارزشهای انسانی، آموزش مهارتهای زندگی، آموزش ارزشها و هنجارهای اجتماعی، و مشارکت مدنی استخراج شد. این مدل با کاهش خطاهای سازهای، میتواند زمینهساز تحولی اساسی در برنامههای درسی مدارس باشد.
تعیین اثربخشی درمان ایمانمدار-پرهیزمدار برخودکارآمدی و تاب آوری معتادان تحت درمان شهرکرمان
پژوهش حاضر به دنبال تعیین اثربخشی درمان ایمانمدار-پرهیزمدار برخودکارآمدی و تاب آوری معتادان تحت درمان شهر کرمان در سال 1403 بوده است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمايشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری اين پژوهش شامل تمام مددجویان درحال ترک با سابقه مصرف حداقل يکی از مواد به جز نیکوتین و الکل بودند که در مراکز درمانی شهر کرمان با پروتکل ایمانمدار-پرهیزمدار در سال 1403 مقیم و حسب بازه زمانی اجرای پژوهش به تعداد 420 نفر بوده اند. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از این افراد بودکه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از معتادین تحت درمان از یکی از مراکز ایمانمدار-پرهیزمدار شهر کرمان انتخاب گردید و به طور تصادفی در دو گروه آزمايش و گواه جايگزين شدند.گروه آزمایش بسته درمانی ایمانمدار-پرهیزمدار را دریافت کرده و گروه کنترل فقط درلیست انتظار دریافت بسته درمانی قرارگرفت. ابزارهای این پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی شرر (1982) و پرسشنامه تاب آوری کانر-دیویدسون (2003) بوده است. نتایج آزمون تحلیل کواریانس و یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که درمان ایمانمدار-پرهیزمدار اثربخشی بالایی در ارتقای ابعاد مختلف خودکارآمدی در معتادان دارد. به ویژه بیشترین تأثیر این درمان بر مولفه پافشاری در ناکامی و استرس ظاهر شده است. همچنین درمان ایمانمدار-پرهیزمدار با اندازه اثر بالا، موجب ارتقای معنادار تابآوری در معتادان شده است. بالاترین اثربخشی در خرده مقیاس معنویت مشاهده شد؛ این روند با منطق درمان ایمانمحور و تاکید آن بر پایداری روانی و انگیزش معنوی همراستا است. بنابراین، استفاده از این رویکرد، به ویژه در تقویت خودکارآمدی و تابآوری رفتاری و مقابله با ناامیدی، توصیه میگردد.
دربارهی مجله
مجله شناخت، رفتار، یادگیری یک نشریه علمی با دسترسی آزاد و داوری همتای دوسو ناشناس است که با هدف گسترش دانش و ارتقای گفتوگو در زمینههای میانرشتهای شناخت، علوم رفتاری و یادگیری منتشر میشود. این مجله بستری برای محققان، اساتید، پژوهشگران و فعالان حرفهای فراهم میکند تا آثار نوآورانه خود را ارائه دهند و به گفتمان علمی جهانی کمک کنند.
این مجله که بهصورت فصلی منتشر میشود، بر معیارهای سختگیرانهای از جمله اصالت، کیفیت بالا و ارتباط علمی مقالات تأکید دارد. تمامی مقالات تحت فرآیند داوری دوسو ناشناس بررسی میشوند تا از بیطرفی و عینیت در ارزیابی اطمینان حاصل شود.
مجله شناخت، رفتار، یادگیری بهعنوان یک نشریه دسترسی آزاد متعهد به ارائه دانش بهصورت رایگان به مخاطبان جهانی است و موانع مالی برای خوانندگان و محققان را از بین میبرد. این رویکرد موجب تقویت شمولگرایی در انتشار علمی شده و امکان دستیابی به دانش را برای همه فراهم میکند.
مجله علمی پژوهشی "شناخت، رفتار، یادگیری" از کمیسیون ارزیابی نشریات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1402 موفق به کسب رتبه علمی ب شده است.
درباره مجله علمی پژوهشی شناخت، رفتار، یادگیری
- صاحب امتیاز: موسسه پژوهشی روانشناسی سلامت
- وضعیت چاپ: الکترونیکی
- دوره چاپ: فصلنامه
- زبان مجله: فارسی همراه با خلاصه مبسوط انگلیسی
- نوع مجله: علمی پژوهشی
- دسترسی به مقالات: رایگان
- نوع داوری: دوسو ناشناس (حداقل دو داور)
- مدت زمان بررسی اولیه: 2 الی 4 هفته
- زمان داوری: 1 تا 3 ماه
- هزینه انتشار مقالات (داوری، طراحی و چاپ): بر اساس ابلاغیه کمیسیون نشریات وزارت عتف
- رتبه ارزیابی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1402: رتبه ب
- ایمیل مجله: : jcbl.journal@gmail.com
داشتن شناساگر ارکید برای تمامی نویسندگان الزامی است. برای دریافت اینجا (https://orcid.org/register) ثبت نام کنید.(راهنمای دریافت شناساگر ارکید).
تمامی مقالات ارسالی به این مجله قبل از ورود به فرآیند داوری از طریق نرم افزارهای مشابهت یاب «سمیم نور» بررسی خواهند شد.