شناسایی عوامل موثر بر توسعه آموزش مداوم کارکنان در دانشگاه های استان بغداد
این مطالعه با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه آموزش مداوم کارکنان در دانشگاههای استان بغداد انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته اکتشافی متوالی اجرا شد. در بخش کیفی، دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با ۱۵ نفر از خبرگان علمی و اجرایی دانشگاهی گردآوری و با استفاده از روش دادهبنیاد تحلیل شد. در بخش کمی، ۱۷۴ نفر از کارکنان دارای حداقل ۱۰ سال سابقه شغلی و سابقه آموزش حین خدمت از طریق نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای محققساخته بود که روایی آن با تحلیل عاملی تأییدی و نرمافزار Smart PLS بررسی شد. برای آزمون فرضیهها از آزمونهای تی تکنمونهای، تحلیل واریانس F و رگرسیون چندگانه استفاده گردید. یافتههای استنباطی نشان داد که هفت عامل اصلی شامل بسترهای آموزش مداوم، الزامات اجرایی، مدیریت و رهبری، طراحی آموزشی فناورانه، پداگوژیکی، راهبردهای آموزشی، و ارزیابی و بازخورد تأثیر معناداری بر توسعه آموزش مداوم دارند. نتایج رگرسیون نشان داد متغیرهای طراحی آموزشی فناورانه (ß=0.521, p<0.001) و پداگوژیکی (ß=0.179, p<0.001) بیشترین تأثیر را بر توسعه آموزش مداوم دارند. ضریب تعیین مدل 0.954 بود که بیانگر قدرت پیشبینی بالای مدل است. شاخص GOF مدل برابر با 0.676 و در سطح قوی ارزیابی شد. همچنین، تحلیل واریانس تفاوت معناداری بین میانگین مؤلفهها نشان داد (F=10.85, p<0.001). یافتهها حاکی از آن است که توسعه آموزش مداوم در دانشگاههای استان بغداد تابعی از مجموعهای از عوامل سازمانی، فناورانه، آموزشی و مدیریتی است. پشتیبانی ساختاری، فرهنگی و فناورانه دانشگاهها نقش کلیدی در ارتقاء مستمر شایستگی کارکنان دارد. پیشنهاد میشود طراحی هوشمندانه برنامههای آموزشی، همراه با ارزیابی منظم درونی و بیرونی، به عنوان راهبردی برای توسعه آموزش مداوم مدنظر قرار گیرد.
اثر بخشی آموزش تنظیم هیجانی بر بهزیستی تحصیلی، هیجانات تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه تبریز
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش تنظیم هیجانی بر بهزیستی تحصیلی، هیجانات تحصیلی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان دوره اول متوسطه تبریز انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دختران دوره اول ناحیه 3 تبریز بودند. برای انتخاب نمونه پرسشنامه های بهزیستی تحصیلی، هیجانات تحصیلی و سرزندگی تحصیلی روی 600 نفر از دانش آموزان دوره اول متوسطه ناحیه 3 تبریز که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند، اجرا و سپس از بین آنان 60 دانشآموز به روش هدفمند( افرادی که کمترین نمرات را در هر سه پرسشنامه دارا باشند)، انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه(آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای تحت مداخله تنظیم هیجان قرار گرفتند وگروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های بهزیستی تحصیلی تومینین- سوینی، سالمیلا- آرو (2012)، سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (۲۰۰۶) و فرم کوتاه پرسشنامه هیجانات پیشرفت هیجان پکران و همکاران (2005) بود. دادههای بدست آمده با روش تحلیل کواریانس و نرم افزار SPSS-26 تحلیل گردید. نتایج نشان داد، آموزش تنظیم هیجانی بر بهزیستی تحصیلی دانشآموزان اثر بخش است(05/0< P). آموزش تنظیم هیجانی بر هیجانات تحصیلی دانشآموزان اثر بخش است(05/0< P). همچنین بر اساس نتایج، آموزش تنظیم هیجانی بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه اثر بخش است (05/0< P). بنابراین پیشنهاد میشود جهت بهبود بهزیستی تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و هیجانهای تحصیلی از آموزش تنظیم هیجانی استفاده گردد
تحلیل کیفی برنامهریزی درسی مبتنی بر یادگیری حقوق شهری
تحقیق حاضر با هدف تحلیل کیفی برنامهریزی درسی مبتنی بر یادگیری حقوق شهری انجام شده است. از منظر ماهیت، این پژوهش در زمره مطالعات کیفی قرار دارد و از نظر روش گردآوری اطلاعات، پژوهشی گراندد تئوری–پیمایشی به شمار میرود. برای جمعآوری دادهها از روشهای کتابخانهای و نیز مصاحبههای نیمهساختار یافته با متخصصان و اساتید حوزه برنامهریزی درسی و حقوق (۲۰ نفر به روش نمونهگیری هدفمند) بهره گرفته شده است. مصاحبهها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافته و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا تفسیر شدهاند. دادههای بهدستآمده از طریق کدگذاری محوری و مقایسهای تحلیل شدند و مفاهیم اصلی و فرعی استخراج گردید. برای تأیید روایی، از روش روایی محتوایی و نظرات متخصصان بهره گرفته شد. همچنین با تحلیل عاملی اکتشافی (با چرخش متعامد) و تحلیل عاملی تأییدی، متغیرهای تأثیرگذار شناسایی و کفایت نمونه بررسی شد. در نهایت، برنامهریزی درسی مبتنی بر یادگیری حقوق شهری بهعنوان مدلی جامع و کاربردی پیشنهاد گردید؛ مدلی که میتواند در تمام مقاطع تحصیلی و نظامهای آموزشی پیادهسازی شود. بر اساس یافتهها، ۶۱ مقولۀ فرعی و ۵ مقولۀ اصلی شامل: آموزش و آگاهی از سواد حقوق شهری، آموزش ارزشهای انسانی، آموزش مهارتهای زندگی، آموزش ارزشها و هنجارهای اجتماعی، و مشارکت مدنی استخراج شد. این مدل با کاهش خطاهای سازهای، میتواند زمینهساز تحولی اساسی در برنامههای درسی مدارس باشد.
تعیین اثربخشی درمان ایمانمدار-پرهیزمدار برخودکارآمدی و تاب آوری معتادان تحت درمان شهرکرمان
پژوهش حاضر به دنبال تعیین اثربخشی درمان ایمانمدار-پرهیزمدار برخودکارآمدی و تاب آوری معتادان تحت درمان شهر کرمان در سال 1403 بوده است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمايشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری اين پژوهش شامل تمام مددجویان درحال ترک با سابقه مصرف حداقل يکی از مواد به جز نیکوتین و الکل بودند که در مراکز درمانی شهر کرمان با پروتکل ایمانمدار-پرهیزمدار در سال 1403 مقیم و حسب بازه زمانی اجرای پژوهش به تعداد 420 نفر بوده اند. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از این افراد بودکه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از معتادین تحت درمان از یکی از مراکز ایمانمدار-پرهیزمدار شهر کرمان انتخاب گردید و به طور تصادفی در دو گروه آزمايش و گواه جايگزين شدند.گروه آزمایش بسته درمانی ایمانمدار-پرهیزمدار را دریافت کرده و گروه کنترل فقط درلیست انتظار دریافت بسته درمانی قرارگرفت. ابزارهای این پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی شرر (1982) و پرسشنامه تاب آوری کانر-دیویدسون (2003) بوده است. نتایج آزمون تحلیل کواریانس و یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که درمان ایمانمدار-پرهیزمدار اثربخشی بالایی در ارتقای ابعاد مختلف خودکارآمدی در معتادان دارد. به ویژه بیشترین تأثیر این درمان بر مولفه پافشاری در ناکامی و استرس ظاهر شده است. همچنین درمان ایمانمدار-پرهیزمدار با اندازه اثر بالا، موجب ارتقای معنادار تابآوری در معتادان شده است. بالاترین اثربخشی در خرده مقیاس معنویت مشاهده شد؛ این روند با منطق درمان ایمانمحور و تاکید آن بر پایداری روانی و انگیزش معنوی همراستا است. بنابراین، استفاده از این رویکرد، به ویژه در تقویت خودکارآمدی و تابآوری رفتاری و مقابله با ناامیدی، توصیه میگردد.
اثربخشی آموزش ذهنآگاهی بر فرسودگی تحصیلی و حساسیت بین فردی در دانشجویان
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهنآگاهی بر فرسودگی تحصیلی و حساسیت بینفردی در دانشجویان بود. این پژوهش از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسیارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز (ورودی ۱۴۰۳) بود که ۷۲ نفر از آنان بهصورت در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام ۳۶ نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای تحت آموزش ذهنآگاهی قرار گرفت. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه فرسودگی تحصیلی (برسو و همکاران، ۱۹۹۷) و پرسشنامه حساسیت بینفردی (بویس و پارکر، ۱۹۸۹) بود. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش ذهنآگاهی تأثیر معناداری بر کاهش فرسودگی تحصیلی کل (F=57.90, p<0.001, η²=0.659)، مؤلفههای خستگی (F=25.92, p<0.001) و ناکارآمدی (F=16.74, p<0.001) دارد، اما مؤلفه بیعلاقگی کاهش معناداری نداشت (p=0.065). همچنین، آموزش ذهنآگاهی به کاهش معنادار نمره کل حساسیت بینفردی (F=35.45, p<0.001, η²=0.542) و مؤلفههای آگاهی بینفردی، کمرویی و خوددرونی شکننده منجر شد، در حالی که مؤلفههای نیاز به تأیید و اضطراب جدایی تفاوت معناداری نشان ندادند. آموزش ذهنآگاهی میتواند بهعنوان مداخلهای مؤثر برای کاهش فرسودگی تحصیلی و بهبود تنظیم هیجانی–اجتماعی دانشجویان مورد استفاده قرار گیرد، بهویژه در کاهش مؤلفههای خستگی، ناکارآمدی و کمرویی.
تعیین اثربخشي آموزش فرزندپروری بهوشیارانه بر کاهش رفتارهای تکانشي در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالي
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش فرزندپروری بهوشیارانه بر کاهش رفتارهای تکانشی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی (ADHD) بود. این پژوهش با طرح نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. ۳۰ والد کودک ۸ تا ۱۲ ساله مبتلا به ADHD به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش در ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای آموزش فرزندپروری بهوشیارانه شرکت کرد. ابزار اندازهگیری شامل مقیاس تکانشگری (۱۹ گویهای) بود و دادهها با تحلیل کوواریانس در نرمافزار SPSS تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که میانگین نمرات رفتارهای تکانشی در گروه آزمایش از پیشآزمون به پسآزمون کاهش معناداری داشت، در حالی که تغییر معناداری در گروه کنترل مشاهده نشد. تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت بین گروهها در پسآزمون با کنترل پیشآزمون معنادار است (F=14.12, p=0.001)، و اندازه اثر (η²=0.25) حاکی از اثربخشی متوسط تا قوی مداخله است. آموزش فرزندپروری بهوشیارانه بهعنوان مداخلهای کارآمد میتواند در کاهش رفتارهای تکانشی کودکان دارای ADHD مؤثر باشد. تقویت خودتنظیمی، آگاهی هیجانی، و تعامل مثبت والد–کودک از جمله مکانیزمهای مؤثر این مداخله هستند.
طراحی مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس مؤلفه های زوج درمانگری سیستمی معنوی با نقش میانجی انسجام در خانواده
خانواده به عنوان كوچكترين و مهمترين واحد اجتماعي، نيازمند سرمايه گذاري رواني گسترده اي است. هدف اين پژوهش تدوین مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس مؤلفه های زوج درمانگری معنوی سیستمی با نقش میانجی انسجام در خانواده بود.
روش پژوهش: روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود و از جامعه آماری تحقیق شامل زوجین شهر اصفهان بر اساس روش نمونهگیری در دسترس 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمودنیها به ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های زوج درمانی سیستمی- معنوی جان بزرگی، رضایت زناشویی انریچ و انسجام خانواده پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. نتایج نشان داد ضریب بتای زوج درمانگری سیستمی- معنوی با انسجام در خانواده برابر با 35/0درصد، ضریب بتای انسجام در خانواده با رضایت زناشویی برابر با 39/0همچنین بار زوج درمانگری سیستمی- معنوی بر رضایت زناشویی برابر با 32/0گزارش شده است. با توجه به ضرایب بتای به دست آمده فرضیه ی پژوهش مبنی بر درمان سیستمی- معنوی با نقش میانجی انسجام خانواده رضایت زناشویی را پیش بینی می کند تایید می شود. بنابراین معادله ساختاری که رابطه بین رضایت را با مؤلفه های زوج درمانگری سیستمی معنوی با میاتجی گری انسجام خانواده بررسی کرده است، برازش این معادله را تأیید می کند. یعنی تعامل همسران؛ انعطاف و نفوذناپذیری آنها و توانایی قدردانی-بخشش آنها می تواند رضایت زتاشویی را پیش بینی کند و متغیر انسجام خانوده این رابطه را تحت تأثیر قرار می دهد. هرچند انسجام نیز رابطه مثبت معنا داری با متغیرهای فوق دارد.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق متغیرهای زوج درمانگری سیسنمی معنوی رضایت و انسجام خانواده را پیش بینی می کند
شناسایی مولفهها و ابعاد شایستگیهای اخلاقی دانشآموزان
هدف این پژوهش، شناسایی مؤلفهها و ابعاد شایستگیهای اخلاقی دانشآموزان با تأکید بر عوامل علی، زمینهای، مداخلهای و پیامدهای ناشی از آنها است. این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی از نوع دادهبنیاد ساختاریافته انجام شد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۲۱ نفر از خبرگان حوزه آموزش و پرورش، تربیت اخلاقی و روانشناسی تربیتی گردآوری شد. تحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. همچنین بهمنظور غنای بیشتر، از تکنیک فراترکیب برای بررسی متون نظری و پژوهشهای پیشین استفاده شد و اعتبار و پایایی یافتهها با استفاده از شاخصهای کیفی نظیر تأییدپذیری، انتقالپذیری و بازآزمون تضمین گردید. یافتههای پژوهش نشان داد شایستگی اخلاقی دانشآموزان متشکل از شش مضمون اصلی شامل ارزشها و نگرشها، مهارتهای اجتماعی، راهبردهای تربیتی، جایگاه معلمان، سواد رسانهای و چالششناسی است. همچنین چهار دسته عامل علّی، زمینهای، مداخلهای و پیامدی شناسایی شد که هرکدام نقش مؤثری در ارتقای این شایستگیها ایفا میکنند. نتایج بیانگر آن است که شایستگی اخلاقی پدیدهای چندبعدی و وابسته به تعامل میان نهادهای آموزشی، خانواده، رسانه و جامعه است. با توجه به یافتههای این پژوهش، طراحی سیاستهای آموزشی یکپارچه، توانمندسازی معلمان، مشارکت والدین، و بازنگری در محتوای درسی میتواند زمینهساز ارتقای شایستگیهای اخلاقی دانشآموزان گردد. همچنین بهرهگیری از فرصتهای یادگیری تجربهمحور، افزایش سواد رسانهای، و ایجاد هماهنگی نهادی، برای تحقق اهداف تربیت اخلاقی ضروری است.
دربارهی مجله
مجله شناخت، رفتار، یادگیری یک نشریه علمی با دسترسی آزاد و داوری همتای دوسو ناشناس است که با هدف گسترش دانش و ارتقای گفتوگو در زمینههای میانرشتهای شناخت، علوم رفتاری و یادگیری منتشر میشود. این مجله بستری برای محققان، اساتید، پژوهشگران و فعالان حرفهای فراهم میکند تا آثار نوآورانه خود را ارائه دهند و به گفتمان علمی جهانی کمک کنند.
این مجله که بهصورت فصلی منتشر میشود، بر معیارهای سختگیرانهای از جمله اصالت، کیفیت بالا و ارتباط علمی مقالات تأکید دارد. تمامی مقالات تحت فرآیند داوری دوسو ناشناس بررسی میشوند تا از بیطرفی و عینیت در ارزیابی اطمینان حاصل شود.
مجله شناخت، رفتار، یادگیری بهعنوان یک نشریه دسترسی آزاد متعهد به ارائه دانش بهصورت رایگان به مخاطبان جهانی است و موانع مالی برای خوانندگان و محققان را از بین میبرد. این رویکرد موجب تقویت شمولگرایی در انتشار علمی شده و امکان دستیابی به دانش را برای همه فراهم میکند.
مجله علمی پژوهشی "شناخت، رفتار، یادگیری" از کمیسیون ارزیابی نشریات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1402 موفق به کسب رتبه علمی ب شده است.
درباره مجله علمی پژوهشی شناخت، رفتار، یادگیری
- صاحب امتیاز: موسسه پژوهشی روانشناسی سلامت
- وضعیت چاپ: الکترونیکی
- دوره چاپ: فصلنامه
- زبان مجله: فارسی همراه با خلاصه مبسوط انگلیسی
- نوع مجله: علمی پژوهشی
- دسترسی به مقالات: رایگان
- نوع داوری: دوسو ناشناس (حداقل دو داور)
- مدت زمان بررسی اولیه: 2 الی 4 هفته
- زمان داوری: 1 تا 3 ماه
- هزینه انتشار مقالات (داوری، طراحی و چاپ): بر اساس ابلاغیه کمیسیون نشریات وزارت عتف
- رتبه ارزیابی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1402: رتبه ب
- ایمیل مجله: : jcbl.journal@gmail.com
داشتن شناساگر ارکید برای تمامی نویسندگان الزامی است. برای دریافت اینجا (https://orcid.org/register) ثبت نام کنید.(راهنمای دریافت شناساگر ارکید).
تمامی مقالات ارسالی به این مجله قبل از ورود به فرآیند داوری از طریق نرم افزارهای مشابهت یاب «سمیم نور» بررسی خواهند شد.