تحلیل نقش یادگیری مبتنی بر حل مسئله در پرورش مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان مقطع متوسطه
کلمات کلیدی:
یادگیری مبتنی بر حل مسئله, تفکر انتقادی، تحلیل و استدلال منطقی , تصمیمگیری , خودنظمدهی شناختیچکیده
این پژوهش با هدف بررسی نقش یادگیری مبتنی بر حل مسئله در پرورش مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان مقطع متوسطه انجام شد. این پژوهش از نوع کیفی بود و با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۲۵ دانشآموز مقطع متوسطه شهر تهران که بهصورت هدفمند انتخاب شده بودند، جمعآوری شد. مصاحبهها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و برای تحلیل دادهها از نرمافزار NVivo و روش تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج نشان داد که یادگیری مبتنی بر حل مسئله تأثیر قابلتوجهی بر بهبود مهارتهای تفکر انتقادی دارد. در این راستا، سه دسته اصلی شامل "تحلیل و استدلال منطقی"، "تصمیمگیری آگاهانه و خلاقانه"، و "خودنظمدهی شناختی و هیجانی" استخراج شد. دانشآموزان گزارش کردند که این روش آموزشی باعث بهبود توانایی تحلیل مسائل پیچیده، افزایش خلاقیت در حل مسائل، انعطافپذیری شناختی بیشتر، و تقویت مهارتهای خودتنظیمی در یادگیری شده است. یادگیری مبتنی بر حل مسئله رویکردی مؤثر در پرورش تفکر انتقادی دانشآموزان محسوب میشود و میتواند به بهبود مهارتهای شناختی، تصمیمگیری، و یادگیری مستقل آنها کمک کند. یافتههای این پژوهش پیشنهاد میکند که نظامهای آموزشی با ادغام این رویکرد در برنامههای درسی، زمینه توسعه مهارتهای تفکر انتقادی را در دانشآموزان فراهم آورند.